از یوزارسیف به جومونگ فرمانده سپاه بویو...اگر خواستی سوسانو رو برای عمل ریبایی بیار زلیخارو ببر

 

چه اسارت بی ا

کاشکی عشق دیروز هنوز میون ما بود.واسه من توی قلبت هنوز یه ذره جا بود

 

ی دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست

 

 

آسانترین کار دنیا اینست که تو خودت باشی و سخت ترین کار دنیا اینست که تو آنی باشی که دیگران از تو انتظار دارند!

 

 

زمان ! به من آموخت که : دست دادن معنی رفاقت نیست ... بوسیدن قول ماندن نیست ... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست ...

 

میدونی چرا معرفت ها کم شده؟ چون همش در تو جمع شده

 

هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک.آن هم از دست عزیزی که زندگی را جز برای او وجز با او نمی خواهی !

 

هر وقت دل کسی رو شکستی 1 میخ بزن تو دیوار هر وقت که دلشو به دست اوردی اون میخ رو از دیوار در بیار ولی جای اون میخ همیشه رو دیوار میمونه

فتخاری است در بند حرف این و آن بودن

کاشکی عشق دیروز هنوز میون ما بود.واسه من توی قلبت هنوز یه ذره جا بود

 

ی دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست

 

 

آسانترین کار دنیا اینست که تو خودت باشی و سخت ترین کار دنیا اینست که تو آنی باشی که دیگران از تو انتظار دارند!

 

 

زمان ! به من آموخت که : دست دادن معنی رفاقت نیست ... بوسیدن قول ماندن نیست ... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست ...

 

میدونی چرا معرفت ها کم شده؟ چون همش در تو جمع شده

 

هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک.آن هم از دست عزیزی که زندگی را جز برای او وجز با او نمی خواهی !

 

هر وقت دل کسی رو شکستی 1 میخ بزن تو دیوار هر وقت که دلشو به دست اوردی اون میخ رو از دیوار در بیار ولی جای اون میخ همیشه رو دیوار میمونه

 کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 17:5 | نویسنده : رضا هوایی |

www.takmahfel.com

 

دير كنيد:

هيچ چيز ديگه اي به غير از دير كردن بي خيالي شما رو نشون نميده! امكان داره كه زود رسيدنتون اين مزيت رو داشته باشه كه قبل از اينكه طرف ببيندتون شما ببينيدش، در صورتيكه دير كردن نشون ميده كه مهمتر از اوني هستيد كه مودب باشيد.

كيف پولتونو جا بگذاريد:

با گفتن “كيفمو جا گذاشته ام” بلافاصله تبديل به يك آدم گدا گشنه مي شويد. مرد و زن هم ندارد! آقايون توجه كنند كه اگر قرارتون كافي شاپه، خيلي افته كه براي اينكه آدم خوبي به نظر بياين هر دو فنجان را حساب كنيد. خانومها هم توجه كنند كه آقايون حواسشون هست كه شما مي خواهيد ميز را حساب كنيد حتي زماني كه ظاهراً مي خواهند هر دو فنجان رو حساب كنند.

با موبايلتون صحبت كنيد:

موبايلو روشن كنيد و بذارين رو ميز، بين خودتون و طرف. همه تماسها رو جواب بدين و هر چقدر كه دلتون خواست صحبت كنيد و طرف هم انگار نه انگار كه وجود داره! دليل اصلي جنگ و دعواها موبايله و سر قرار، به جز موارد اضطراري، كاملاً اضافي است.

خالي ببنديد:

مامان بزرگا معمولاً نصيحت مي كنن: “چاخان نكن!”. چقدر هم راست مي گن. مخصوصاً سر قرار.

با اين وجود اگه نميتونين طاقت بيارين، از ماشين گرونقيمت يا ساعت رولكستون صحبت كنين. آنقدر آدم مهمي هستيد كه سرِ كار، ملت به دست و پاتون ميوفتن! به واكنش طرفتون دقت كنيد…البته اگر تا حالا نرفته باشه

غر بزنيد. نق بزنيد. ناله كنيد :

از اينكه هيچ كس به حرفتون گوش نمي ده صحبت كنيد و بگيد كه دنبال يك گوش شنوا هستيد. از بيماريها و مخصوصاً غذاهاي عجيب و غريبي كه مي خوريد صحبت كتيد. اونموقع متوجه مي شيد كه طرفتون چقدر دمغ شده. حالا در همين مورد ناله سر بديد و اين قرار رو هم به ليست قرارهاي نافرجام اضافه كنيد.

گستاخ باشيد:

هم نسبت به طرفتون و هم دوروبريها! با پيشخدمت بد صحبت كنيد و انعام ندهيد. به خاطر سرويس دهي ضعيف به مديريت شكايت كنيد. از طرفتون بپرسيد كه آخرين بيماري مقاربتيش چي بوده و عقيم شده يا نه؟! اگر جداً ميخواهيد تعارف رو بگذاريد كنار تا نبوغتون فوران كنه، بهتره آروغ بزنيد، گاز صادر كنيد، با زخماتون ور بريد، انگشت تو دماغتون بكنبد يا تو مشتتون فين كنيد.

جوكهاي ناجور بگوئيد:

آدم با نمكي هستيد و شنيدين كه مردم از جوكهاي ناجور خوششون مياد، پس بسم ا… . حتماً طرفتون هم از اين جور جوكها خوشش مياد. بالاخره شريك زندگيتون بايد جنبه جوك داشته باشه! نه؟!

شخصیتش رو زیر سوال ببرید:

ازش بپرسید متولد چه ماهی از سال هست؟هر ماهی را که پاسخ داد مثلا متولد شهریور بود فورا بگویید:میگن شهریوری ها بچه ننه اند...راست میگن؟!!!

به موهای طرف با ترحم نگاه کنید و بگویید"خوب یه کاری کن موهات نریزه حیفه!!!" .......

ساعتش رو نگاه کنید و بگین وای مدل همین ساعت رو پدر بزرگم توی حراجی 1500 تومن خرید...راستی تو چند خریدیش؟

اگر دختر هستید از رابطه فوق العاده راحت خود با پسران فامیل بگویید و اگر پسر هستید از رابطه خود با دوست دختر قبلی و اینکه چقدر او داغ و هات بوده سخن بگوید و اضافه کنید "فکر نمیکنم هیچ دختری مثل اون باشه"!!!

اگر در کافی شاپ هستید موقع میل بستنی و یا قهوه از یوبوست خود تعریف کنید و بگویید هر موقعه قهوه میخورم شکمم روان میشه و در دستشویی به صورت ابکی ....

 

کپی برداری از این مطلب فقط باذکر منبع مجاز می باشد.

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 17:1 | نویسنده : رضا هوایی |

داروغه گفت : موجب حيرت است كه تو را پياده
مي بينيم ! پس" الاغت " كو ؟
بهلول گفت: همين امروز عمرش را داد به
" شما."


طول عمر

ابلهي از بهلول پرسيد :
آدمي را طول عمر چقدر باشد؟
بهلول گفت: آدمي را ندانم . اما تو
را طول عمر بس دراز باشد.....!

 

همنشيني با همنوعان

شاعري تازه كار كه تظاهر به احساس مي كرد
گفت: دلم از آدميان گرفته است....!!!!!!
بهلول گفت: پس برو با " همنوعانت " بشين....!!!!!


ارزش هارون الرشيد از نظر بهلول

روزي هارون الرشيد به اتفاق بهلول به
حمام رفت.
خليفه از بهلول پرسيد: اگر من غلام بودم
چقدر ارزش داشتم؟
بهلول گفت: پنجاه دينار.
هارون بر آشفته گفت: ديوانه ، لنگي كه به
خود بسته ام فقط پنجاه دينار است.
بهلول گفت: منهم فقط لنگ را قيمت كردم .
وگرنه خليفه كه ارزشي ندارد.

شكار هارون الرشيد

روزي هارون الرشيد و جمعي از
درباريان به شكار رفته بودند.
بهلول نيز با آن ها بود. آهويي در شكار گاه
ظاهر شد. خليفه ، تيري به سوي آهو افكند
ولي تيرش به خطا رفت و آهو گريخت.
بهلول فرياد زد:" احسنت. "
خليفه بر آشفت و گفت: مرا مسخره مي كني ؟.
بهلول گفت :
" احسنت " من براي آهو بود،
نه براي " خليفه".



گول زدن داروغه

داروغه بغداد در ميان جمعي مدعي
شد كه تا كنون هيچ كس نتوانسته است
او را گول بزند. بهلول هم كه در آنجا
حضور داشت. به داروغه گفت:
گول زدن تو بسيار آسان است ولي به
زحمتش نمي ارزد.
داروغه گفت: چون از عهده بر نمي آيي
چنين مي گويي.
بهلول گفت: افسوس كه اينك كار مهمي دارم،
و گر نه به تو ثابت مي كردم.
داروغه لبخندي زد و گفت:
برو و پس از آنكه كارت را انجام دادي بر گرد
و ادعاي خود را ثابت كن.
بهلول گفت: پس همين جا منتظر بمان تا برگردم ،
و رفت.
يكي دو سا عتي داروغه منتظر ماند ، اما از بهلول
خبري نشد و آنگاه داروغه در يافت كه:
چه آسان از يك:
" ديوانه " گول خورده است.


علم نجوم

شخصي در نزد خليفه هارون الرشيد مدعي
شد كه علم نجوم مي داند. بهلول هم حضور
داشت در آنجا. پرسيد:
آيا مي داني در همسايگي ات كه نشسته است؟
مدعي گفت: نمي دانم؟
بهلول گفت: تو كه همسايه ات را نمي شناسي،
چگونه از ستاره هاي آسمان ، خبر داري؟

 

بهلول را گفتند:فلانكس را مي شناسي؟ گفت آري. گفتند چگونه مردي است؟ گفت نيمي خوب است و نيمي بد! پرسيدند يعني چه؟! گفت:يعني با چشمانش واقعيت ها را مي بيند و با پاهايش از آنها مي گريزد..؟!

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

يكي از نديمان خاص هارون الرشيد از محلي مي گذشت كه بهلول ندانسته تنه اي بدو زد. نديم در خشم شد كه:احمق! ميداني من چه كسي هستم؟ گفت:آري، نيك مي دانم چون تو را قبلا هم ديده ام. گفت:كجا؟ گفت:در دارالمجانين!!* نديم نعره برآورد كه:مردك نادان! من در بارگاه هارون مقيمم و نديم خاص اويم. بهلول گفت: من هم كه همين را گفتم...؟!!
*******************************************
*دارالمجانين = ديوونه خونه!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روزي خواجه اي در ميان دسته اي از عوام، اندر فوايد سحرخيزي سخن مي راند كه: ايهاالناس! همانند من كه همواره صبح زود از خواب برمي خيزم عمل كنيد كه فوايد بسياري بر آن مترتب است. بهلول در آن جمع بود، گفت: اي خواجه! تو از خواب برنمي خيزي، از رختخواب برمي خيزي! و ميان اين دو تفاوت از ارض تا سماء است..؟! روزي هارون الرشيد بر سبيل ظرافت از او پرسيد كه آيا تا به امروز احمق تر از خود، كسي ديده اي؟ گفت نه وا... ، اولين بار است كه مي بينم...!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روزي هارون الرشيد از بهلول پرسيد: بزرگترين جانور دريا كدامست؟ گفت نهنگ، پرسيد:بزرگترين جانور خشكي كدامست؟ گفت:استغفرا...! كدام جانور را جرات آن باشد كه خود را بزرگتر از حضرت خليفه پندارد؟!! جمعی در میدان بزرگ ده بر سر ماجرائی حقیر دعوا می کردند و دشنه و خنجر از چپ و راست بر همدیگر حوالت می نمودند. در گوشه ی میدان الاغی بایستاده و خاموش در هیاهوی آنان می نگریست. بهلول به آرامی سر در گوش الاغ برد و گفت: اینان را ببخشایید که نام خود بر شما نهاده اند!!!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
سرش را با پارچه اي بسته بود، كسي پرسيد چرا سرت را بسته اي؟ گفت: آن چاله را مي بيني؟ گفت آري. گفت: من نديدم!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
روزي خليفه او را گفت كه چرا شكر خداي به جا نمي آري كه تا من بر شما حاكم شده ام، مرض طاعون از ميان شما دفع شده است؟ گفت:خداوند عادل تر از آن است كه در يك زمان دو بلا بر ما بگمارد!
---------------------------------------------------------------------
 
از كج خلقي زنش شكوه مي كرد. گفتند مگر عقلت نمي رسد كه چگونه از عهده اش برآيي؟ گفت: عقلم ميرسد. زورم نمي رسد!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
روزي خليفه او را گفت من هضم طعام نمي توانم كرد، تدبير چه باشد؟ گفت: هضم شده بخور!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خليفه احضارش كرد كه مرا چندي است فكر خوب كار نمي كند، تدبير چيست؟ گفت بهتر است خليفه طعام ملين تناول كنند، يا شربت انجير بنوشند و اگر اين هر دو مؤثر نيفتاد، مسهلي قوي ميل نمايند تا فكرشان كماكان به كار خود ادامه دهد...!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
عده اي از مردم به دعاي باران بيرون رفتند و همه ي اطفال مكتب ها را با خود بردند. بهلول گفت كه اين طفلان را كجا مي بريد؟ گفتند تا كه دعا كنند كه ايشان بي گناهانند و دعاي بي گناهان مستجاب است. گفت اگر دعاي ايشان مستجاب شدي، يك مكتب دار در همه ي عالم زنده نماندي!
-------------------------------------------------------------------------
 
زني داشت بدخو و زشت رو كه سفر رفته بود. روزي در مجلسي نشسته بود، كسي دوان دوان بيامد كه مژدگاني ده، خاتون به خانه فرود آمد. گفت:كاش خانه به خاتون فرود آمدي!

 

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 16:20 | نویسنده : رضا هوایی |

 

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!

آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟
پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!

.

.

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!

اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پـــَــ نَ پـــَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!

داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم
دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود
مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن
یه دفعه دوستم از خواب پریدو گفت چرا خوشحالین؟گل شد؟
گفتم پَــ نَ پَــــ ،خرمشهر آزاد شد

سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟
میگم پـــَ نَ پـــَ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،

پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل

المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم…

میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا

هم دوتا عکس بندازی!!

 

  ***********www.tanzblog.lxb.ir *************

رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده،

میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش

به حسین تهی از معطلی درش بیارم….

 

  *********** tanzblog.lxb.ir *************

از فرنود می پرسن شوشولتو خودت میشوری ؟

میگه پَــــ نَ پـَـَـ میندازم تو ماشین لباسشویی !!

 

  *********** tanzblog.lxb.ir*************

۲ ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟

میگم پــَ نَ پـــَ  قناریه متال میخونه!!!!

 ●.●●..●● بقیه ی اس ام اس ها در ادامه ی مطلب●.●●..●●

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

صبح از خواب بیدار شدم، مامانم میگه خوب خوابیدى؟

تا اومدم بگم: پـَـَـ … گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ و زهرمار، پـَـَـ نَ پـَـَـ درده بیدرمون

پـَـَـ نَ پـَـَـ کوفت، پـَـَـ نَ پـَـَـ مرض… گفتم: خوب حالا چرا میزنى؟

گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ میخواى بشینم باهات درد ودل کنم پَـــ نَ پَــــ ش

کنی بذاری فیسبوک؟!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

رفتیم دیشب درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟

 گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم.

دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش

مرده ریش گذاشته!!!!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده

میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم

از مامان بچه شاباش بگیرم!!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام

نشونش می دم.میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان

از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

به یارو میگم حاجی, بزن تو دنده من هول میدم روشن شه.

میگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳ فوتبال داره!!!!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟

میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته،

برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه

حامد تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟

 میگم:پَــــ نَ پَــــ حامد رسید من دیلیوریشم…

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟

میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود

کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد…

 

 

واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه :شما

برای آگهی استخدام اومدین؟

 گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!!!

 

  *********** Sms.MobileSky.Ir *************

 

حموم بودم، مامانم می زنه به در میگم بــــــله ؟

می گه حمومی ؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از

رادیو بی بی سی می شنوی. میگه : در زدم بگم مهمونها

اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت

کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم

که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری!!!!

 

 *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟

گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

جلو خواهرم سوسکه رو با دمپایی لهش کردم دل و رودش

پخش زمین شده … خواهرم میگه مرده الان ؟

 پَــــ نَ پَــــ این ترمیناتوره الان خودش رو جمع میکنه دوباره راه میافته

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

رفیقم رو بردمش اورژانس داره از درد به خودش میپیچه و

هی خودشو میزنه به درو دیوار پرستاره خیلی با ناز

اومده میگه درد داری؟ گفتم پَــــ نَ پَـــ هالک شکست

ناپذیره داره تغییر شکل میده طبیعیه تو نگران نباش

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه… میگم پاورت

سوخته کامل! میگه یعنی یکی دیگه بگیرم ؟ میگم پَـــ نَ پَــــ

سوختگیش جدی نیست پماد سوختگی بزنی خوب میشه

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

میگم دیشب یه پشه اومده بود تو اتاقم میگه کشتیش؟

پَــــ نَ پَـــــ اومدم بِزنم، نتونستم ، خونِ من تو رگهاش

جریان داشت! ،یهو گفت بابا …!! بعدشم نشَستیم دوتایی تا

صبح گریه کردیم ، گوشه اتاق

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.یارو اومده میگه میخوای

ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو

سیه مویتو ببینم بروم..

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم …

 آمپولارو دادم به پرستاره …میگه آمپول بزنم؟

 پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک

اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟

میگم : پـَ نه پـَ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم

خورده این شکلی شدم

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

به یارو راننده میگم: آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره…

میگه: بسلامتی مسافرین؟

 … پــ نه پـــ… فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش!

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

رفتم داروخانه میگم، میگم باند دارید؟ میگه باند پانسمان؟

پَ نه پَ باند فرودگاه!می خوام فرود بیام

 

  *********** TANZBLOG.LXB.IR *************

 

تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای

خودتو بشوری؟ پ نه پ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال.

 

کپی برداری فقط باذکر منبع وحذف نکردن وتعقیرندادن ادرس بین جوک ها مجاز می باشد

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 16:6 | نویسنده : رضا هوایی |

 

به رفیقم میگم گوشیمو جا گذاشتم خونه گوشیتو چند لحظه بده، میگه میخوای زنگ بزنی؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم کلیپ خانوادگی جدید چی داری تو گوشیت !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب ساعت ۱۱ اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه: شمام عسل میخواین!؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم!! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پری دریایی بود بوس فرستاد! 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ می پرسه ماشینت ریو هست ؟!؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لامبورگینیِه قالپاق ریو میندازم یه وقت ریا نشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهات شبا با هم تلفنی صحبت داشته باشم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از بیرون اومدم خونه، خیس بارونم…، میگه مگه داره بارون میاد؟ پـَـــ نــه پـَـــ ، حسن آقا داشت ماشینشو میشست دیدم گرممه گفتم شلنگ آبو بگیره روم…!

.

.

.

زنگ زدم رستوران غذا سفارش دادم میگه بفرستم میگم : پـَـــ نــه پـَـــ بذار اونجا مورچه ها بخورن خیر اموات

 

.

.

.

جارو دستم بود داشتم می رفتم اتاقمو جارو بزنم … عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پ نه پ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاترو بسازیم

.

.

.

رفتم مطب دکتر منشی میگه شما مریضید؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ میکروبم اومدم خودمو معرفی کنم

.

.

.

رفتیم خونه خالم به دخترخالم میگم مهردارین؟میگه میخوای نماز بخونی؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دلم هوای تربت امام حسین رو کرده بود،خیلی وقته نرفتم کربلا!

.

.

.

توتاکسی نشستم میگم مرسی سر این خیابون پیاده میشم میگه همین خیابون؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دوسه تا خیابون بالاتر لطفا،خیلی وقته پیاده روی نکردم

.

.

.

به رفیقم گفتم: به روح اعتقاد داری؟ تا اومد بگه پـَـــ نــه پـَـــ ، گفتم تو اون روحت!

.

.

.

به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟ می گم پـَـــ نــه پـَـــ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه

.

.

.

قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد

.

.

.

تو هواپیما خلال دندون ورداشتم از تو ظرف غذا، بغل دستیم میپرسه: خلال دندونه؟ گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ دسته بیله، چون ارتفاعمون از سطح زمین زیاده اینجوری کوچیک دیده میشه!

.

.

.

به دوستم میگم خیلی دوست دارم میگه واقعاااااا؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دیدم کمبود محبت داری گفتم روحیه بگیری

.

.

.

زن به شوهر : می خوای دفتر یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟ مرد : عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم ! پـَـــ نــه پـَـــ

.

.

.

به دوستم میگم شمارتو میدی؟!! میگه شماره موبایلمو؟!؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ شماره کفشتو بده میخوام ولنتاین برات کفش بخرم

.

.

.

رفتم روغن ماشینو عوض کنم سرویسکار میگه روغن عوض میکنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ بزار داغ بشه چنتا سمبوسه بندازیم توش برشته که شد حالشو ببریم

.

.

.

دزده داشت از دسته مرده فرار میکرده ، مرده داد میزده بگیرینش ، یکی میرسه میگه دزده؟؟! مرده میگه پـَـــ نــه پـَـــ مسابقه دو گذاشتیم نمیخوام اون ببره

کپی برداری از مطلب فقط باذکر منبع مجاز می با شد.

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 15:53 | نویسنده : رضا هوایی |

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ “زوروِ ” داره از دست گروهبان گارسیا در میره

پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ۱۰ دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه

 

یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه : معتاده؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه

کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه نیـــــو فولدر

دارم با تلفن حرف میزنم. زنم میگه دوستت بود؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سارکوزی بود در مورد مناقشات اخیر خاورمیانه نظرمو می خواست

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم

با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم آمبولانس بیاد؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش می کنیم

صدای خروپفش کشتمون ! تکونش دادم از خواب پریده، میگه سر صدام اذیتت می‌کنه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی‌!

تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه ۱ نفر؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ۲ نفر حساب کن خورزوخان هم هست

حالا از تاکسی پیدا شدم به راننده نیگا میکنم، میگه باقی پولتو میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم!

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم

تو حیاط دانشگاه تو انگلیس دارم با دوستم فارسی حرف میزنم، یارو اومده میگه خانوم شما ایرانی هستین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ انگلیسی هستیم فارسی یاد گرفتیم بتونیم صادقی گوش بدیم!

تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟
مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم

میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم

رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام !

جلو توالت عمومی… آقاهه میگه ببخشید شما هم تو صف توالت وایسادین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما سوسکیم اومدیم عید دیدنی

تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم. میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده! میگه مرده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی!

به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام. میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست!

روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه… اومده میگه… روزنامه میخونی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم

دراز کشیده بودم لب استخر. دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم. مربیه میگه بچه رو میبریدش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ همینجا میخورمش

دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم. اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه کباب درست میکنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم فوتبال دستی بازی میکنم

جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟ میگه اگه جا داد بگیرم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم با هم بخندیم

سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!

رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر. میگه شمام دستشویی داری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

رفتم دنبال دوستم، زنگ خونه رو زدم میگم منتظرم، میگه بیام پایین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بیا بالا پشت بوم، با هلیکوپتر اومدم

با دوستم رفته بودیم استخر غریق نجات اومده میگه میخوایین شنا کنین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم تو آب حل بشیم به عنوان املاح معدنی مردم استفاده کنن

سوسکه را کشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بیرون. همسرم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو رختخوابش بخو ابه

سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟

 کپی برداری از مطالب باذکر منبع بلامانع است

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 15:49 | نویسنده : رضا هوایی |

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه.


بادوستم رفتیم تو یهش مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرفمیگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدامشیم

 

یاروعکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه کهبینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!

 

 

رفتیمسر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــبلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم

 

شهنشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااامی خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرمبخوابونمش

 

 

دوستممیگه امروز چندمه ؟ میگم یکم میگه یکم مرداد ؟ پَ نه پَ امروز یکمه فروردینه ...عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده

 

رفتمواسه ثبت نام رانندگی زَنه میگه واسه آموزش اومدین !؟؟!! گفتم پـَـَـ نــه پـَـــپول میدم که منو سوار ماشینتون کُنین بشینم رو پای راننده قان قان کُنم. .

 

رفتممغازه میگم آقا مرگ موش میخوام، میگه برای موش های خونتون میخواین، پ نه پ میخوایمبریزیم تو خورشتمون خوش رنگ شه

 

 

سرامتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟... میگمپـــَـ نه پـَـــ دعای ابوحمزه ثمالی!!

 

واین گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!

 

ماشینمبنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده کهفقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم

 

رفتیمبلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوامبرم امامزاده سید ریچارد

 

رفتمدندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده ... اومدم حسابشوبرسی! دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟! پَ نه پَ گفتم دکتری ... یکم نصیحتش کنی بلکهبه راه راست هدایت شه

 

رفتیمرستوران گارسون اومده میگه چیزی میل دارین؟؟؟ گفتم پ نه پ غدامونو همین الانخوردیم گفتیم بیایم اینجا آروقشو بزنیم دور هم بخندیم!!

 

رفتهبودم اهدای خون مرده میپرسه می خوای خون بدی پـَـَـ نــه پـَـَــ… اومدم نون خشکبدم جوجه بگیرم

 

جلوتوالت عمومی وایسادیم یارو می گه آقا ببخشید شما هم تو صف توالت وایسادین..؟پـَـَـ نــه پـَـَــ ما سوسکیم اومدیم نهار!!

 

تاکمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی؟ پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن

دردو دل میکنم !!

 

زنهشیکمش اومده جلو ، رفیق ما میپرسه این حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ این زن آقاگرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش

 

حسینیبای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا…پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه

 

ادوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــهپـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازی!!!

 

شمعهای ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه…میپرسه عوضشون کنم؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ فوتشونکن تا صد سال زنده باشی.

 

تبو لرز کردم .از شدت لرز دندونام داره می خوره به هم .می گه :واقعا داری می لرزی؟پن پ خودم رو گذاشتم روی ویبره بچه بیدار نشه !

 

باداییم رفتیم بستنی فروشی بستنی بخورییم داییم میگه میخوای بستنی بخری؟ میگم پـــنه پـــ اومدم نگاش کنم تو بخوری

 

 

توآشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزیشکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتمرو اکو حال کنین

 

دوستمپاش تو گچ یارو میگه شکسته میگم پـَـَـــ نــه پـَـَـــ پاشو گچ کرده که ازشهرداری عوارض نوسازی بگیره

 

مرغعشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغعشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاقباز دراز بکشه کف قفس

 

 

مرغعشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِمرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته بایدطاق باز دراز بکشه کف قفس

 

بهدوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتمپـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگردبگیرم

 

بعداز چهار ساعت از کنکور تو هوا ۴۰ درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستیمنو ببر یه جایی میخوام خرید کنم پـَـَـ نــه پـَـَــ خسته نیستم تو جلسه کنکورلحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم


نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاطداداشم گفت علی دزده؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ “زوروِ ” داره از دست گروهبان گارسیا در میره


پسره اومده خواستگاریم میگم من الان میخوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ ۱۰ دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه


یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیدهبه زمین. دوستم میگه : معتاده؟!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطافبدنشو به رخ بکشه


با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگبزنم آمبولانس بیاد؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم


صدای خروپفش کشتمون ! تکونش دادم از خوابپریده، میگه سر صدام اذیتت می‌کنه؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری روتحریرات بیشتر کار کنی‌!


تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حسابکنم طرف میگه ۱ نفر؟!
پـَـَـنــه پـَـَــــ ۲ نفر حساب کن خورزوخان هم هست


از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرفمیگه بفرستم واستون؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم


ماشینه تا شیشه جمع شده. یه نفر اون بغلافتاده پارچه سفید روش کشیدن. یارو داره رد میشه … میگه مرده؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ تصادف خستش کرده خوابیده


هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم.آمپولارو دادم به پرستاره. میگه آمپول بزنم؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم.مربیه میگه بچه رو میبریدش؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ همینجا میخورمش


مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم:مگــــــــس … ! میگه بکشمش؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش


به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسرهبنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون آتیش زده. میگه سوخت؟!
پـَـَـنــه پـَـَــــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !


رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکمسریع تر. میگه شمام دستشویی داری؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!


به دوستم میگم وی پی ان داری؟ میگه واسهرد شدن از ادولف هیتلرینگ میخوای؟
پـَـَـنــه پـَـَــــ واسه رد شدن از تنگه ابو غُریب میخوام. هم سنگرام منتظرن!!!


رفتم دنبال دوستم، زنگ خونه رو زدم میگممنتظرم، میگه بیام پایین؟
میگمپـَـَـ نــه پـَـَــــ بیا بالا پشت بوم، با هلیکوپتر اومدم


سوسکهرا کشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بیرون. مامانم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو رختخوابش بخوابه

 

کپی برداری از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز است.

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 15:45 | نویسنده : رضا هوایی |

پ ن پ

تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده!
میگه مرده؟
پَ نه پَ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی !


یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟
میگن پ نه پ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی


 

به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ...
میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست !

 

 


ماشینه تا شیشه جمع شده ... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ...
یارو داره رد میشه ... میگه مرده؟
پَ نه پَ تصادف خستش کرده خوابیده


 

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!


تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه ...
یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پَ نه پَ من می‌خوام لیس بزنم


روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
پَ نه پَ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم


سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ...
می گه پیاده می شین؟
پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد


دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ...
دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟
پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن!


دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پَ نه پَ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم ...
مربیه میگه بچه رو میبریدش؟
پَ نه پَ همینجا میخورمش


دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم ...
اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟
پَ نه پَ دارم فوتبال دستی بازی میکنم


جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم


رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !


برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری ... طرف می گه از کسی شکایت دارین؟
پَ نه پَ اومدم فرار مایکل اسکلفیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم


مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش


رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟
پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!


به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !


 

 

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟
میگه اگه جا داد بگیرم؟
پَ نه پَ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم بخندیم


جلو در اورژانس بیمارستان اعصاب خورد دارم قدم میزنم ...
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره!


سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟
میگه اذییتتون میکنه؟!
پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!


رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر...
میگه شمام دستشویی داری؟
پَ نه پَ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کپی برداری از مطالب فقط باذکر منبع مجاز است

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 15:13 | نویسنده : رضا هوایی |

 

تو مزرعه بودیم گوساله داشت شیر میخورد از مامانش دوستم گفت داره شیر میخوره؟ پ ن پ داره مامانش و باد میکنه مثل بادکنک بفرسته هوا

=========================

داشتم با لپ تاپم کار میکردم بابام اومد گفت کار داری با دستگاه؟ گفتم پ ن پ لپ تاپم داشت گریه میکرد گزاشتمش رو پام آرو بخوابه. گفتم حالا کار داری باهاش؟ گفت پ ن پ خواستم بگم صدای گریش اذیتم میکنه فکر کنم گرسنشه یه چیزی بده آروم بشه!!!

=========================

 

داشتم غذا میخوردم با خواهرم مگس اومد رو غذا گفت بزنم بره؟ پ ن پ براش خورشت بکش زشته مهمون حبیب خداست!!

=========================

رفتم داروخونه میگم آقا یه باد بدید میگه باند زخم؟ پ ن پ باند هواپیما بده 2 تا کوچه اونورتر یه هواپیما داره سقوط میکنه!!

=========================

تو اوتوبوس بودیم ساعت 3 صبح دوستم یه عطسه کرد کل اوتوبوس بر گست مارو نیگا گرد یه پیرمرده داد زد اای باباااااااااا دوستم گفت با من بود؟ پ ن پ ساعت 3 صبح دلش واسه باباش تنگ شده شما راحت باش بزن عطسه بعدیو

                                        =========================

با سرعت 60 کیلو بایت دارم فیلم دانلود میکنم دوستم اومده میگه:ADSL داری؟

گفتم:پ نه پ دایالاپه بهش ردبول دادم خورده.

=========================

گوشیمو سایلنت کردم، رو میز میلرزه ...
میگه داره زنگ میخوره ؟!؟!
پَ نه پَ خربزه خورده فکر اینجاشو نکرده !!!

=========================

به بابام می گم برو تو حموم و نگا کن سوسک نباشه ...
میگه ای بابا .. می ترسی؟!؟!
پَ نه پَ با احساساتم بازی کرده نمی خوام ریختشو ببینم !

=========================

لاک پشته ما رو دیده ، رفته تو لاکش ...دوستم میگه: ترسیده؟
میگم: پ ن پ ...چشم گذاشته ما بریم قایم بشیم...بدو بریم بــــدو...

=========================

طرف زنگ زده میگه کجایی؟ میگم تو چمران گیر کردم. میگه بزرگراه چمران؟
پـَــــــــ نَ پَــــــــ خونه آقا مصطفی شام دعوتیم گیردادن نمیزارن بیایم

=========================

دوستم میگه اگه سه نفر بت با چاقو حمله کنن، فرار میکنی؟
پَ نه پَ می جنگم میمیرم ذلت نمی پذیرم

=========================

 با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ...
دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پَ نه پَ می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...

=========================

کپی کردن مطالب فقط باذکر منبع مجاز می باشد.

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 15:9 | نویسنده : رضا هوایی |

 

داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم اومده میگه جدی حال میده؟ میگم پــ نه پــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم!

 


رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه! پــ نه پـــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!



به یارو راننده میگم: آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره... میگه: بسلامتی مسافرین؟

... پــ نه پـــ... فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش!

 

رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟ پـــ نه پـــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه.


دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟

میگم پـــ نه پـــ ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!


حواسم نبود با صورت رفتم تو در، میگه ندیدیش؟ میگم پـــ نه پــــــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو.


رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر، یارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه...


دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟ میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟

پـــ نــه پــــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم.


طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟
پـــ نــه پــــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!


دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم. میگه شما سوال داری؟ پـــ نــه پــــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...


یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟ پــــ نه پـــــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!


زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام, بقیش هم آدامس بدین!


رفتم دکتر میگم:دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوای واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!


داشتم تلویزیون میدیدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!
 پَـــ نَ پَـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!!!

 

کپی برداری از مطالب فقط باذکر منبع مجاز می با شد

طنز بلاگ



تاريخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, | 14:50 | نویسنده : رضا هوایی |
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 11 صفحه بعد